top of page

Recent Posts

Archive

Tags

Search

یک سوال چالش بر انگیز

  • Writer: Mahan
    Mahan
  • Jun 25, 2022
  • 9 min read

Updated: Jul 14, 2022




درد و رنج مثل از دست دادن عزیز، نقص عضو، تصادف، بلایای طبیعی، مریضی، ورشکستگی و ... در این دنیا وجود دارند.

از طرفی خداوند قادر است یعنی میتواند کاری کند که موجودات درد و رنج نکشند.

همچنین خداوند مهربان و نیکوست یعنی آرزو هم دارد که کسی درد و رنج نکشد.

حالا که درد و رنج وجود دارد و خدا هم دست روی دست گذاشته و کاری نمیکند، پس آیا خدا ظالم است یا ناتوان یا هر دو؟

یا اصلا خدایی وجود ندارد؟!


این سوالیست که مخالفان خدا و یا ادیان و مذاهب مطرح کرده و خدا و دین را زیر سوال میبرند.


برخی از دیدگاه هایی که عالمان و فلاسفه مسیحی برای این موضوع بیان کردند از این قرارند:

(در ضمن درباره هر یک از این موارد اشارات زیادی در کتاب مقدس هست و همچنین توسط علما گفته شده که هیچ کدام از آن ها کامل نیستند و برای هر درد و رنج و یا برای هر انسان، ممکن است یک دیدگاه مناسب و دیدگاه دیگر نامناسب باشد و همچنین به هیچ وجه نمیتوان فرمول خاصی برای دلیل وجود درد و رنج یافت)


۱- خداوند نقشه ای دارد بی عیب و نقص و تمامی این درد و رنج ها جزیی از نقشه هستند. بعضا ما میتوانیم رابطه ای بین درد و رنج کشیدن و در آینده نفعی از آن بردن پیدا کنیم، مثلا یک نفر پایش میشنکد و مجبور میشود در خانه بماند و از سر ناچاری و بیکاری کتابی مطالعه میکند و سمت و سوی زندگی اش عوض شده و موقعیت های عالی به دست می آورد. ولی این درست نیست که وقتی ما رابطه ای پیدا نمیکنیم و درکمان از چرایی وجود درد و رنج محدود است، پس نقشه خداوند را با عیب و نقص بدانیم. و یا اینکه فکر کنیم خداوند خودش هم بعضا سورپرایز میشود. نه اینطور نیست خداوند دقیقا میداند چه میکند و چه میشود و طبق نقشه ی کاملا دقیق پیش میرود و همه درد و رنج ها به نفع ماست.

ایراد این دیدگاه میتواند این باشد که خداوند عشق و محبت است و نباید منشا درد و رنج را از طرف خدا دانست حتی اگر به نفع ما باشد. اگر نقشه از این قرار است، چرا "درد و رنج" باید ما را به کمال برساند؟ آن هم درد و رنجی که خدا باعثش باشد.


۲- درد و رنج ها همگی از اختیاری است که خداوند به ما انسان ها داده است! تصور کنید خدا به من اختیار داده است که بین خوب و بد یکی را انتخاب کنم. "خوب" میتواند کمک به یک نابینا باشد و "بد" میتواند کور کردن یک بینا باشد. حال من بد را انتخاب میکنم و درد و رنج را برای یک نفر دیگر حاصل می کنم. از طرفی این ما هستیم که با اختیار خود اکوسیستم را هم خراب می کنیم.

این نظریه ایراداتی دارد مثل اینکه انسان میتواند اختیار داشته باشد ولی درد و رنج وجود نداشته باشد، مثل زندگی در دنیای پس از مرگ در پیشگاه خداوند.


۳- درد و رنج باعث رشد انسان می شود. همانطور که مثلا مادری از سر حکمت به فرزند خود سخت میگیرد تا او رشد کند. شاید او نداند حکمت این رنج چیست ولی آنچه مهم است رشد و کمال اوست.

ایراد این دیدگاه این است که درد و رنج های زیادی وجود دارند مثل مرگ یا نقص عضو که نه تنها باعث کمال انسان نمی شوند بلکه بعضا باعث دوری از خدا و افسردگی میشوند.


۴- درد و رنج حاصل نبرد روحانی شریر و خوبی هاست. این دیدگاه برعکس دیدگاه اول است و اشاره به حاکمیت شیطان بر این دنیا دارد. عیّوب نمی فهمید و خدا به او نگفت که چرا درد و رنج میکشد و این در حالی بود که شیطان به خدا گفته بود علت اطاعت عیوب از او، داشته ها و سلامتی اش است. ثروت و سلامت او گرفته شد و خداوند بدون اینکه به عیوب بگوید پشت پرده چه خبر است، فقط گفت به حکمت من اعتماد کن. در کتاب مقدس بارها عیسی مسیح شفا می دهد و درد و رنج و روح پلید و شیطان را دور میکند و هیچوقت نمیگوید که این درد و رنج حق توست و یا به نفعت است. پس منشا درد و رنج از خدا نیست بلکه از شیطان است.

این دیدگاه کمی تخیلی و خرافاتی به نظر می رسد ولی میتواند اشتباه نباشد.


۵- آینده چیزیست که هنوز اتفاق نیافتاده و چیز قابل ارزیابی و دانش محوری نیست که قابل پیشگویی باشد و هیچکس حتی خداوند نمیتواند از آن آگاهی داشته باشد. (بعضی میگویند خدا می تواند آگاهی داشته باشد ولی عمدا خودش را محدود میکند تا نظام کارش را بکند). خداوند چون محبت است هیچگاه اراده خودش را بر ما تحمیل نمیکند بلکه به اختیار ما احترام میگذارد. بنابر این خداوند نمیداند چه میشود و این دنیا را با ریسک ساخته است و اختیار انسان خیلی از درد و رنج ها را به وجود می آورد و البته خداوند همراه ماست و به ما کمک میکند که از این درد و رنج ها نجات پیدا کنیم و یا حداقل دور شویم.

کاملا مشخص است که این دیدگاه به علت محدود فرض کردن خداوند منتقدان زیادی دارد.


۶- خداوند نمیتواند!!!! پس اصلا سوال اشتباه هست چون خداوند قادر مطلق نیست! خداوند قوانین طبیعت را ساخته و اختیار را قرار داده و دکمه پلی را زده و دیگر کنترل مطلق نمیتواند داشته باشد! مثل بازی فوتبال که مربی و یا رییس باشگاه کنترلی بر بازی ندارند. فقط در حد تعویض بازیکن یا صحبت های کنار زمین. یا مثلا خدا جاذبه را ساخته است و اگر کسی خودش را از پرتگاه پرت کند و وسط راه بگوید خدایا کمکم کن، خدا دخالت نمیکند چون قوانینی که خودش ساخته را باید زیر سوال ببرد.

این دیدگاه هم طرفدار های کمی دارد.


۷- این دیدگاه خیلی عجیب است. خدا اصلا وجود ندارد!!! شاید از خود بپرسید مگر میشود کسی فیلسوف و عالم مسیحی باشد و به این دیدگاه اعتقاد داشته باشد؟ پاسخ این است که این دیدگاه را فیلسوفان مسیحی که از مسیحیت خارج شده اند بیان کرده اند. آن ها میگویند اصلا خدا وجود ندارد. مگر میشود خدا باشد نیکو باشد قادر باشد و راضی به این همه ظلم و ستم و درد و رنج باشد؟ البته جالب است بدانید که برعکس، فیلسوفانی هستند که اعتقاد دارند همین موجودیتِ درد و رنج نشان دهنده وجود خداست. اگر خدا نباشد که همه چیز ماده و انرژیست و اصلا معیاری وجود ندارد که خوب و بد معنی داشته باشد. اگر خدا نباشد پس تجاوز و دزدی و مرگ و کاشت درخت و حمام کردن و ... همگی جزوی از راز بقا هستند.


۸- خداوند نیکوست، خداوند قادر است، درد و رنج وجود دارد ولی ایمان ما به خداوند تعیین کننده نحوه تفسیر ما از درد و رنج است. صلیب عیسی مسیح به ما یادآوری میکند که درد و رنج غیر قابل انکار و اجتناب ناپذیر هست و در عین حال قیام او این پیام را می دهد که آخرین حرف درد و رنج نیست. بلکه ماورای درد و رنج پیروزی و حیات هست. خداوند با ماست حتی در درد و رنج هایمان و روزی خواهد رسید که اراده او تمامی درد ها و رنج ها را با عدالت از بین میبرد.


۹- دنیا توسط خدا بی عیب و نقص آفریده شد ولی گناه باعث سقوط دنیا شد. رابطه انسان با خدا، انسان با طبیعت، انسان با انسان توسط گناه خدشه دار شد. یک روز خداوند برمیگردد و دنیای گناه آلود را پاک می کند و دنیا دوباره عاری از گناه می شود، اشکها پاک می شود و خداوند با انسان در یک زمین و آسمان جدید زندگی خواهد کرد. ما اکنون در وسط این دو دنیای پرفکت هستیم و امید به دو چیز ما را خوشنود می کند و تحمل درد و رنج را برای آسان تر می کند: ملکوت خداوند و برقراری عدالت.


۱۰- نصف پاسخ به این سوال این هست که ما مطمئنیم که خداوند نسبت به ما بی تفاوت نیست. ما ممکن است ندانیم چرا این درد و رنج ها وجود دارند ولی قطعا میدانیم که این ها به دلیل این نیست که خدا ما را دوست ندارد و به ما اهمیت نمیدهد و ما را نمیبیند. دلیل این اطمینان ما این است که خداوند، محبت خود را بر روی صلیب به ما ثابت کرده است. خودش جسم پوشید و همه درد و رنج های ما را تجربه کرد. او با ماست و ما را تنها نمی گذارد.

همین نصف پاسخ برای جواب به این سوال کافیست.


۱۱- ما باید بعضی از واقعیت ها را کنار هم بپذیریم، اگر چه با هم در تضاد هستند. مثلا درد و رنج ها بعضا عادلانه هستند و بعضا ناعادلانه. مثلا یک نفر غذا نمیخورد و مریض شده و میمیرد، این عادلانه هست یا یک مثال ناعادلانه این است که مثلا یک نفر سال ها درس میخواند به امید دکتر شدن و سپس تصادف میکند و میمیرد. درد و رنج دشمن خداست و خدا هم از آن بیزار هست و مثل ویروسی در خلقت، هر کسی را به نحوی اذیت میکند. از طرفی این ویروس با اراده خدا وارد خلقت شده و از طرفی درد و رنج آرزوی خدا برای خلقت نیست. همه چیز خیر نیست ولی در کلیت همه چیز برای خیریت استفاده می شود. یعنی در این دنیا ممکن است درد و رنج هایی باشد ولی اگر در کل به نقشه خداوند نگاه کنیم جز خیریت نمیبینیم. خدا خودش حاکم هست ولی جلوی اراده انسان را هم نمیگیرد. این ها بعضی از تضاد هایی هستند که ما نمیدانیم چه طور کنار هم قرار میگیرند ولی میدانیم که وجود دارند و باید آن ها را بپذیریم.

۱۲- در درد و رنج ها به نفع ما هستند. مثلا شخصیت و روح ما شکل میگیرند و رشد می کنند. همانطور که عضلات با سختی کشیدن شکل میگیرند و قوی می شوند. از طرفی روابطمان و دوستی هایمان عمیق تر میشوند. دوستان غیر واقعی در درد و رنج هاست که ما را رها میکنند. از طرف دیگر ارجحیت های ما تغییر میکنند. مثلا کسی که سرطان میگیرد میفهمد که پول در زندگی ارزش کمتر و دوستی و روابط خانوادگی و محبت ارزش بیشتری دارد. انسان پس از درد و رنج کشیدن با چیزهای ساده تر قانع می شود. بیشتر لذت میبرد.


۱۳- با عکس العمل درست انسان در مقابل درد و رنج ها، خداوند جلال پیدا میکند. بارها در کتاب مقدس اشاره شده که درد و رنج ربط به جلال خدا دارد. " ... زیرا اگر در رنج های مسیح شریک باشیم در جلال او نیز شریک خواهیم بود". بعنوان مثال اگر ما در درد و رنج خوشنود باشیم و ایمان به خداوند را از دست ندهیم، داریم به بقیه نشان می دهیم که خداوند در زندگی نقش برجسته ای دارد و این یعنی جلال دادن خداوند. خداوند درد و رنج مرا علیرغم میلم تسکین نمیدهد و برطرف نمیکند، خب اینجا اینطور استنباط میکنیم:

اگر خدا نوکر یا همکار من می بود، با این مطابقِ میلِ من رفتار نکردن به من خیانت می کند، ولی اگر خدا خداست، مرا آزاد می کند (آزاد می کند از این توقع که زندگی باید بر وفق مراد من باشد).

پس اگر جواب نگیرم از طرف خدا و باز هم توکلم به خدا باشد، دارم نشان میدهم که ارزش خدا برای من بیش از خواسته هایم است و این یعنی سهیم بودن در جلال دادن خداوند.

درد و رنج ضعف ما را به ما نشان میدهد، از غرور ما می کاهد، ارتباط ما را با خدا بهتر می کند. وقتی همه چیز بر وفق مراد هست، چگونه میتوانید بفهمید که خدا را دوست دارید؟ درد و رنج بعضا نه تنها ما را تسلی می دهد بلکه باعث میشود که ما دیگران را نیز تسلی بدهیم و دلگرم سازیم. این ها همه به جلال خداوند می انجامد.


۱۴- خداوند بی هدف اجازه نمیدهد ما وارد درد و رنج شویم. درد و رنج وسیله ایست در دستان خداوند برای تربیت ما. ما باید درد و رنج ها را بشناسیم تا بدانیم چه نوع واکنش و برخوردی برای چه نوع درد و رنجی مناسب بوده و چه درسی از آن میگیریم.

درد و رنج ها طبق کتاب مقدس ۴ نوع هستند:

الف) آن هایی که خودمان وارد زندگی خودمان میکنیم، مثل نافرمانی، تصمیم غلط، دنبال کردن هوای نفس و ...

درسی که باید بگیریم توبه هست و باید تحقیق کنیم و روشمان را عوض کنیم.

ب) درد و رنج هایی که باعث آن ها دیگرانند، مثل تهمت، حسادت، رقابت، کینه، دشمنی، غرور، نظرتنگی و ...

درس: بخشش. خداوند میخواهد که من در "جوابِ بدی را با خوبی دادن" رشد کنم. مثل مسیح که روی صلیب درد کشید به خاطر گناهان ما و ما را بخشید.

ج) دردِ از دست دادن، مثل از دست دادن سرمایه، عزیز، امید، فرصت ها، سلامتی، شغل، آرزو، ...

درس: امید. هر بلایی متوجه ما بشود میتوانیم امید داشته باشیم که در زندگی پس از مرگ همراه با عیسی مسیح تا ابدیت در شادی و صلح و سلامت او شریک خواهیم بود و این از دست دادن ها در مقابل این وعده هیچ هستند.

د) درد و رنجی های اسرارآمیز، مثل سلسله درد و رنج هایی که عیوب را در بر گرفت. ما راز پشت پرده وجود این درد و رنج ها را نمیدانیم، همانطور که عیوب هیچگاه نفهمید.

درسی که میگیریم، اعتماد هست. ما نباید از خدا عصبانی بشویم و روی گردانیم. بلکه به حکمت خداوند اعتماد کنیم.


و اما در آخر، قدم هایی را که ما میتوانیم برداریم برای عبور راحت تر از درد و رنج ها و به آرامش رسیدن:

الف) گریه در حضور خداوند.

ب) توکل و اعتماد به خدا در برابر صلیب عیسی مسیح.

ج) دعا کردن.

د) فکر کردن.

ه) شکرگزاری.

و) محبت به خداوند و دیگران.

ز) امید داشتن.


برگرفته از صحبت های کیشیش دکتر ساسان توسلی با موضوع خدا و رنج های زندگی.

لینک پلی لیست شامل ۱۳ قسمت:






 
 
 

Comentarios


THE WORLD OF CHRISTIANITY

Follow

©2017 BY THE WORLD OF CHRISTIANITY. PROUDLY CREATED WITH WIX.COM

bottom of page