top of page

Recent Posts

Archive

Tags

Search

زندان شکرگزاری

  • Writer: Mahan
    Mahan
  • Sep 5, 2022
  • 2 min read



گاهی شرایط زندگی طوریست که شکرگزاری کردن بینهایت سخت می‌شود انگار در یک اتاق تنگ و تاریک و در بسته بخواهی هوای تازه را نـفس بکشی.


زندان شکرگزاری یعنی به یوسف بگویید:


وقتی برادرانت تو را به چاه می‌اندازند شکرگزاری کن.


وقتی تو را به غلامی در حراج می‌فروشند شکرگزاری کن.


وقتی زن فوطیفار تو را به گناه وسوسه می‌کند شکرگزاری کن.


وقتی به تو تهمت ناروا می‌زنند و بدنامت می‌کنند شکرگزاری کن


وقتی برای جرمی که انجام نداده‌ای به زندانت می‌اندازند شکرگزاری کن.


اما یوسف زندان شکرگزاری را تجربه کرد و همین باعث شد که نه تنها در چنان شرایط سختی افسرده و ناامید نشود، بلکه در آینده هم وقتیکه به قدرت رسید تلخ و انتقام جو نشود.


شکرگزاری درشرایط تلخ احساسات درونی شما را شـیرین نگاه می‌دارد و نمی‌گذارد دل شما چرکین شود.


اما رمز شکرگزاری یوسف چه بود؟


یوسف برای زندگی‌اش رویای مهم و ارزشمندی داشت.


او در هفده سالگی از خدا رویایی گرفت که یک روز بافه گندم برادرانش، بافه گندم او را سجده خواهند کرد. *


بنابراین نه بخاطر شرایط خوب و بد، بلکه بخاطر رسیدن به رویایش خدا را شکرگزاری می‌کرد.


او در هر وضعیت تلخی که قرار می‌گرفت به رویایش می اندیشید و می‌دید که رسیدن به رویایش مهم تر وعظیم تر از شرایطش است و با خود می‌گفت رسیدن به هدف وآرزویم به قیمت گران و سختی هایـش می‌ارزد.


رمز شکرگزاری همین است که رویایتان بزرگتر و مهمتر از شرایط‌تان باشد تا بتوانید در هر وضعیتی شکرگزار باشید و تلخ و مسموم نشوید.



* بافه یعنی دسته. روزی یوسف خوابی دید و برای برادرانش اینگونه تعریف کرد:

《در خواب دیدم كه ما در مزرعه بافه‌ها را می‌بستیم‌. ناگاه بافه‌ی من بر پا شد و‌ایستاد و بافه‌های شما دور بافه من جمع شدند و به آن تعظیم كردند.》

 
 
 

Comments


THE WORLD OF CHRISTIANITY

Follow

©2017 BY THE WORLD OF CHRISTIANITY. PROUDLY CREATED WITH WIX.COM

bottom of page