Mahan
May 24, 2024


Mahan
Feb 13, 2023
این هفت سخن را از زبان آقای ادوین صالح بشنوید:
خلاصه ای از صحبت های ایشان در زیر آمده است:
معمولا سخن های آخر همیشه حرف های مهم هستند و حالت وصیت دارند. ولی مسیح در بستر مرگ نبود و فرصت نداشت بلکه درد و رنج زیاد داشت و خونریزی و فشار روحی و بار روحانی بزرگی می کشید. اصولا آخرین سخن ها نیز یک نموداری از شخصیت اون فرد هست. چون دیگه احتیاج نداره که بخواد رول بازی کنه. شخصیت، درد ها، اولویت ها و اهداف عیسی مسیح را در این 7 سخن می توان دید.
چرا مهمه که بدونیم؟
این 7 سخن پایان نبوت های کتاب مقدس است و تمام پیشگویی هایی که برای مسیح بود، در این هفت سخن خلاصه میشود.
با این 7 سخن اراده خدا کامل شد.
با این 7 سخن کار خدا نیز تمام شد.
در انجیل ما می خوانیم چگونه دعا کنیم، زندگی کنیم و در زندگی خدمت کنیم و عیسی این ها را با مثال ها و رفتار خودش به ما نشان می دهد. حتی چگونه مُردن را به ما می آموزد.
عیسی از 9 صبح تا 6 بعد از ظهر روی صلیب بود
این 7 سخن در دوبخش هست:
سخنان روز و روشنایی - جنبه افقی داشت (با مردم بود) (همان خط افقی صلیب، سنبل مسیحیت)
انجیل لوقا 23 - 26 تا 34 – "...خدایا اینان را ببخش چون اینان نمیدانند چه می کنند." وقتی یک نفر مصلوب میشه اینقدر سخته شرایط که به زمین و زمان فوحش میده زیرا بسیار بسیار درد وجود دارد. آنها انتظار داشتند که مسیح دهانشو باز کنه و بر خلاف آنچه گفته بود تا حالا که مثلا به دشمن خود نیکی کنید حرف بزنه ولی اینطور نشد. خدایا اینان را ببخش (کیا؟ سربازانی که میخ زدند به دستاش و مسخرش می کردند، تف کنندگان، یهودای اسخریوطی، کاهنان، پیلاطوس، شاگردانش و شهادت دهندگان به دروغ و ...) چون اینان نمیدانند چه می کنند. این دقیقا همون منطقیه که در متی 5 – 44 خود عیسی گفته. لوقا 6 – 27 تا 31 نیز همین منطق را میگوید. خیلی معلم ها خیلی چیزهای خوبی گفتند ولی وقتی فشار بر روشون بود حرفشونو عوض کردند ولی عیسی چنین نبود. درس این سخن اینه که ما هم باید یاد بگیریم ببخشیم. البته آسان نیست ولی امکان پذیره و باید دعا کنیم این رشد و توانایی را خدا در ما به وجود بیاره. اگر نمیتوانیم ببخشیم اشکالی نداره به خدا بگیم که نمیتوانیم و از او طلب توانایی در جهت بخشش را بکنیم. عیسی مسیح شرط برای بخشیدن گناه نذاشت که اگه کسی سهوا گناه کرد ببخشیمش و اگر عمدا بود نبخشیم. اعمال رسولان 7 – 60 استیفان نیز بر این است که درس عیسی مسیح را گرفته است. علت اینکه عیسی تونست ببخشه این بود که دقیقا محدودیت های اونا رو میدونست. مثلا اگر یه بچه خطایی بکنه ما میبخشیمش چون میدونیم محدودیت هاشو.
انجیل لوقا 23 – 39 تا ... – "... مرا در ملکوت خود بیاد بیار ... هر آینه به تو می گویم امروز با من در فردوس خواهی بود". این نمونه ایست از روز داوری. یک طرف (طرف راست) نجات یافتگان و یک طرف خطاکاران. ابتدا هر دو فوحش میدادند ولی راستیه از حرف اول مسیح شوکه شد و تقاضای کمک میکنه از کسی که خودش به ظاهر دستش به جایی بند نیست. این دزد زرنگ در لحظه آخر مرگش، حیات ابدی را دزدید که خیلی به نفعش شد. او اولین نجات یافته کلیسا بود. اگر این کلام، کلام انسان بود شاید مینوشت یک معلم بزرگ آمد و یا کاهن اعظم آمد و به او ایمان آورد و همراه او وارد فردوس شد. این دزده از کجا فهمید که یه ملکوتی هست و به او گفت مرا در ملکوت خود بیاد بیار؟ چون تمام وقایع را دید و شنید. پیلاطوس از مسیح پرسید آیا تو واقعا پادشاهی؟ اون گفت من برای اینکه بر حقیقت شهادت بدهم در این دنیا آمدم. پادشاهی من از زمین نیست بلکه از آسمان است. (دزده داره گوش میده! و فهمید یه ذاتی توی این انسان هست.)
یوحنا 19 – 25 و 26 و 27: "... ای زن اینک پسر تو و این مادر تو" عیسی به مادرش مریم گفت این یوحنی پسر تو و به یوحنی گفت این مریم مادر تو. چون یوسف مرده بود و پسر ارشدش که عیسی بود داشت میرفت، نگران مادرش بود و این حرفو زد ولی یه نکته اصلی داره. نکته اینه که عیسی مسیح تمام اتصالات خودش را از دنیا و یهودیت و نژاد و فرهنگ و مذهب و ... قطع کرد. مریم سمبل اتصال عیسی با یهودیان بود که با این سخن همه چیز به یوحنا سپرده شد. برای همینه پولوس میگه مسیح عیسی به جای عیسی مسیح چون او پس از زنده شدن، یک منتخبی شد که اسمش عیسی بود نه عیسیی انتخاب شده.
سخنان در تاریکی - جنبه عمودی داشت (با خدای خودش)
متی 27 – 45 و 46: "....الهی الهی چرا مرا ترک کرده ای؟...". تیترش اینه: وحشت تنهایی! خدا خودشو برای چند دقیقه گذاشت جای یک انسان گناه کار و از خدا فاصله گرفت. جهنم در واقعیت یعنی تنهایی مطلق برای همیشه در زیر حکم و داوری ای که هرگز برداشته نمیشه. عیسی یک لحظه خودشو گناهکار محض میبینه و میفهمه که چقدر سخته یک انسان زیر داوری خدا با کوله باری از گناه چقدر تنهاست. این سخن تمامی گناهکارانی خواهد بود که عیسی مسیح را نپذیرفتند و در لحظه داوری قرار میگیرند. در های جهنم از تو قفل میشن! یعنی خدا میگه برو بیرون به حال خودت میذارمت. مسیح تظاهر نکرد که گناهکاره بلکه حس کرد.
یوحنا 19 – 28: "...تشنه ام..." عیسی خون خیلی از دست داد، عضله هم وقتی کوفته میشه و عرق میریزه بسیار تشنه شد.اما آن تشنگی برای آب نبود بلکه تشنگی برای داشتن حیات بود، او نفسش کوبیده شده بود (اشعیا 53)، او غم های ما را در بر گرفت و زیر بار گناهان ما بود. تشنگی ای که این گناه برای او ایجاد کرده بود و از خدا دور شده بود باعث شد که اینو بگه. عیسی به زن سامری گفت آبی که من به تو میدهم هرگز تو را تشنه نخواهد کرد. حالا در این حالت این آب از عیسی گرفته شده بود و تشنه آن بود. بدن انسان یک محدودیت هایی برای منفی بودن دارد مثلا شهوت یا طمع یا خشم اگه از یه میزانی زیاد بشه منجر به سکته و ... میشه ولی در تنهایی اگر قرار بگیره محدودیتی نداره و این شرارت اینقدر زیاد میشه که خود فرد را بسیار پست و اذیت می کنه. یه جورایی به حال خود وا گذاشتن میشه. حالا توی لجن خودش داره دستو پا میزنه و این یک جهنم واقعیست. عیسی این جهنم را درک کرد و یک تشنه واقعی شد برای برگشت به سوی خدا و حیات ابدی.
یوحنا 19 – 28: "تمام شد" 1- جریمه های گناهان ما پرداخت شد. 2- لعنت شریعت برداشته شد. چون که ذات انسان خراب است و نمیتواند 10 فرمان را اجرا کند. 3- گناه در ریشه اش خشکیده شد. 4- نظام شیطانی به هم ریخت. 5- ورشکستگیش تایید شد. 6- اسارت در دین و گناه از بین رفت.
لوقا 23 – 46 "ای پدر روح خود را به دستان تو تقدیم می کنم". خداحافظی عیسی مسیح با زمان و مکان. و آغاز جلال ابدی.
جمع بندی:
این 7 سخن 7 مرحله رشد یک ایماندار را نشون میده 1- یاد بگیریم مردم را از دیدگاه خدا ببینیم و خداگانه ببخشیم 2- امید را برگردونیم به نا امید 3- با گذشته خودمان قطع رابطه کنیم 4- این واقیت وحشتناک گناه را بفهمیم که خدا برای ما چه تنهایی وحشتناکی را از ما رفع کرد 5- چه تشنگی عظیمی را از ما رفع کرد 6- چطور تمام کارهای خدا در ما تمام شد و به کمال برسیم 7- در آخر وارد ابعاد جلال بشیم با تسلم کامل به پدر آسمانی
Opmerkingen